نوشته اصلی توسط
mohiito
من دختری در دهه سوم زندگیم هستم تحصیلکرده و شاغل و به نسبت هم سن و سالانم موفق هستم .
احترامی که انتظار دارم از خونوادم داشته باشم رو ندارم استقلال فردی ندارم . وقت ،زمان،تفریح و هیچیم دست خودم نیست بلکه پدر و مادرم درباره همه چی من تصمیم میگیرند و از اول هم همیشه همین بوده .حتی برای بیرون رفتن با دوستام
من نیاز شدیدی دارم که با دوستام مسافرت برم یا حتی شده برای یک روز از شهر خارج شم اینقدر توی سال های اخیر فشار های مختلف روم بوده که خیلیییییییییییییی احساس خستگی میکنم . نیاز به یه زمان ازاد و دور شدن از شهر رو شدیدا احساس میکنم اما خونوادم مصر هستند که اگر بخوام مسافرتی برم باید با خونوادم برم و کس دیگری اصلا ممکن نیست .
چطور راضیشون کنم دست از کنترل گری من بردارند بگذارند من زندگی خودمو داشته باشم و از سنی که دارم لذت ببرم
تا الان نوجوونیم و تا این سن برام پر از حسرت ازادی و راحت بودن و زندگی کردن بوده . چطوری از سنم لذت ببرم تا تنش نداشته باشیم و من هم به خواسته هام برسم؟
خیلی تو فشارم از سبک زندگیم گاها اونقدر خسته میشم که شدیدا به فکر خودکشی و تموم کردن زندگیم میوفتم
راه نجات چیه ؟